من میگم دین داری،در طول سالیان سال،نقطه ضعف این ملت بوده .هر چی تونسته ان از ما بهره برداری کرده ان به واسطه اش. باید گذاشتش کنار تا این اوضاع درست بشه.
سایه با دلخوری میگه تو هیچ فرقی با اونایی که میگن باید دین داشته باشید نداری.(تازه وسط یه بحث دیگه در مورد حق ابراز عقیده)
تو وبلاگ آقای ایرانی هم یه بار ادوارد آلبی نمیدونم چندم بهم گفت تو گفتی "باید" و باید زوره و من وقتی بگی باید دوست ندارم انجامش بدم...اون بایدم یادم نیست چی بود شاید این بود که مثلا کسی خوب بخونه و بهش بگن "باید" برامون بخونی.
بایدا فرق دارن.گاهی خواهش التماسه حتی؛گاهی یه نظریه اس برای حل یک مشکل؛گاهی زوره در حد قتل.
من قول داده بودم باید رو حذف کنم اما معلومه که بهش عمل نکرده ام.هی فک میکنم بقیه باید بفهمن فرقشونو دیگه (:
***
سایه یه حرف جالب دیگه ای ازیکی از استادای دانشگاهمون -آقای میم- برام تعریف کرد ...که با هیجان زیاد در ارتباط با اصلاحات گفته این جوری نمیشه، باید یک عالمه خون ریخته بشه تا درست بشیم.شما تاریخ رو بخونید میفهمید.فقط باید خون بریزه.وقتی ما دانشگاه رفتیم آقای "میم" تازه از اسارت برگشته بود ...و انگار با جانبازی...
***
(مانا !حدس می زنم تو هم با سایه هم نظری و برای همین "باید" (: نظر بدی
اما اینکه من حالم با عبادت و اینا خوب میشه و حاضر نیستم بخاطر بهره برداری دیگران ازش بذارم کنار جواب قانع کننده ای بود که سایه داد و منم قانع شدم .نظر تو هم اینه؟)