نباید زیادم پرتوقع بود؛ولی بعضیا عجیب غریب نمیفهمن.مث آدمایی که با یه قیافهءجدی و عبوس به بچه ها نگاه می کنن.می دونم که شاید اصلا"همین شکلیه قیافهءعادیشون.خودمم انگار همین طوری باشم.اما آدم وقتی چشمش به یه بچه می افته "باید" لبخند بزنه.خیلی مهربون...
به خصوص خانومای زیادی رو می بینم که اینطوری بچه ها رو نگاه می کنن.چنانم سرتا پاشو برانداز میکنن انگار می خوان روی لباسهاش یا حتی خودش قیمت بذارن.حالا آدم بچهءخودشو اونطوری نگاه کنه طوری نیست،ولی بچهء یه نفر دیگه ...!
آقایون؟!اونا معمولا"بچه ها رو نمیبینن.وقتی "نانا"سه ساله بود یکی دو بار تو بانک و فروشگاهها که دستشو ول می کردم اینو متوجه شدم .همینجور که دارن با عجله راه می رن یه هو پاشون می خوره به یه بچه وتازه می بیننش،سعی می کنن نگهش دارن اگه نخورده باشه زمین ....بعدشم با یه حالت طلبکاری میگن :مادر این بچه کجاست؟!...
به خصوص خانومای زیادی رو می بینم که اینطوری بچه ها رو نگاه می کنن.چنانم سرتا پاشو برانداز میکنن انگار می خوان روی لباسهاش یا حتی خودش قیمت بذارن.حالا آدم بچهءخودشو اونطوری نگاه کنه طوری نیست،ولی بچهء یه نفر دیگه ...!
آقایون؟!اونا معمولا"بچه ها رو نمیبینن.وقتی "نانا"سه ساله بود یکی دو بار تو بانک و فروشگاهها که دستشو ول می کردم اینو متوجه شدم .همینجور که دارن با عجله راه می رن یه هو پاشون می خوره به یه بچه وتازه می بیننش،سعی می کنن نگهش دارن اگه نخورده باشه زمین ....بعدشم با یه حالت طلبکاری میگن :مادر این بچه کجاست؟!...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر