Sunshine Cleaning
2008
وقتی که رز توی ماشینش به مادرش(که قبلنا خودکشی کرده) میگه خیلی چیزا رو از دست دادی و نمیگه حیف که تو نیستی یا اینکه چرا ما تو رو نداریم....
(با اینهمه زندگی لحظه های باارزش زیادی داره)
***
وقتی نورا زیر اون پل که قطار از روش رد میشه فریاد می زنه با تموم توانی که داره..
***
وبرای تمام شباهتی ظاهری! وغیرظاهری اون دوتا با ما...
۳ نظر:
چه کاریه
من که این هه فیلم خوب معرفی می کنم!!
آتالانتو ببین
وقتی دربارهءفیلمایی که شما گفتید می پرسم،فقط این جوابو می گیرم:چی!!!؟..یا مثلا":پری ساختارشکن؟!کتاب اپرای شناورم همینطوری شده.به جای فیلم بهشتم مجبور شدم یه فیلم ببینم در مورد یه کارمند بیمه که اونم نقشش رو یه هنرپیشه سیاه پوست چاق بازی می کرد.
این فیلمو اتفاقی نصفه نیمه از یه شبکه ماهواره دیدم.میدونم حالا فیلمی نبود،اما برا من یه جزییات مهمی داشت.
سلام.
هاهاها
ارسال یک نظر