روح م،از همه مهمتر کم لباسه.یه تاپ نخیِ خیلی لطیف و نازک با یه شلوار کوتاه.پابرهنه یا با دمپایی لا انگشتی تخت.کلاه حصیریشم هی باد میبره می ندازه یه طرفی. لاغر و رنگ پریده اس.سبک و کم وزن.حتی موهاشم کوتاهن و مشکی ...روحم همه اش یا داره میدوه .نه تند و سریع(از اون مدلا که نصفش تو هوایی.مث آهوا.اونجوری که یکی از پاهاتو میآری بالا و یه کم نگه میداری اون بالا خودتو)یا می رقصه یا لی لی بازی می کنه یا قصه میشنوه یا نق می زنه،قهر میکنه و منتظر میشه که یکی نازشو بکشه...جدی نیست ولی یه نظم به خصوصی داره.من فک میکنم روحم باهوشه،اما آقای بابا میگه نع.خنگه (:
بعضی روح ها چاق و درشتن(نه اینکه بد.ممکنه خیلی ام خوش تیپ باشن.حالا یه چاق خوش تیپ فرض کن) که خیلی لباس پوشیده ان.حتی عینک و کلاهم دارن.وشال...شاید یه پالتو پوست و پوتین...
خوش به حالشون.روح من زیاد سرما می خوره...وباز لباس نمی پوشه.
بعضی روح ها چاق و درشتن(نه اینکه بد.ممکنه خیلی ام خوش تیپ باشن.حالا یه چاق خوش تیپ فرض کن) که خیلی لباس پوشیده ان.حتی عینک و کلاهم دارن.وشال...شاید یه پالتو پوست و پوتین...
خوش به حالشون.روح من زیاد سرما می خوره...وباز لباس نمی پوشه.