Sunshine Cleaning
2008
 
وقتی که رز توی ماشینش به مادرش(که قبلنا خودکشی کرده) میگه خیلی چیزا رو از دست دادی و نمیگه حیف که تو نیستی یا اینکه چرا ما تو رو نداریم....
(با اینهمه زندگی لحظه های باارزش زیادی داره)
***
وقتی نورا زیر اون پل که قطار از روش رد میشه فریاد می زنه با تموم توانی که داره..
***
 
وبرای تمام شباهتی ظاهری! وغیرظاهری اون دوتا با ما...