۱۳۹۴ خرداد ۱۶, شنبه

403

دیروز برام خبر رسید که جنگلای ایلام آتیش گرفته ان.خیلی وحشتناکه...میشه گفت  که تنها حسن  ایلام ،طبیعتشه که جنگل های زیبای بلوط هم قسمتی از اون هستن.دونه دونه ی اون درخت ها با ارزشن.شاید برای بقیه ی مملکت اونقدر مهم نباشن.من اینشو نمی دونم اما می دونم که مردم اون منطقه بلوطها رو دوست دارن و اینه که به اون بلوط ها ارزش میده.
عکس ها و شعر ها و خبرهای دیروز،ترسناک بودن.البته من خودم سراغ می گرفتم و از دوستانم می خواستم بهم خبر بدن.
اما به همون اندازه که خبر آتش سوزی بد بود دریافت عکس های دروغین و اغراق در شدت آتیش هم بد بود.یکی از دلایلش این بود که آتیش نزدیک شهر بوده . ولی باعث نمیشه از دستشون دلخور نباشم.
جالبه که وقتی اینو تو یه گروه فامیلی که خودم براشون خبر و عکسا رو فرستاده بودم گفتم باعث عصبانیت همه شدم.
بعله منم اشتباه کردم شایدم بیشتر از اونا.چون تمام حرفای کسانی که گرمای آتیش رو حس می کردن باور کردم....اما این اشتباه یه حدس رو تقویت کرد:
رسانه در قبال مطالب و عکساش مسئوله.(اگر چه خبرگزاری هام عکسای جعلی گذاشته بودن) اما از وقتی رسانه ها تو این مملکت این جور بی اعتبار شدن و خود مردم مشغول به خبر رسونی به هم شدن،دروغ پراکنی هم شدت گرفته...
چیزی که خیلی عجیبه اینه که اکثر آدمایی که می شناسم نسبت به این موضوع بی تفاوتن.بنظرشون حساسیت من غیر عادیه.برا همه فرستاده ام که این اسمای زیر متن ها رو که به عنوان نویسنده آورده شده ،پاک کنید.چه راست چه دروغ.حال نداریم که تحقیق کنیم نویسنده واقعیه یانه....پس پاکش کنیم...اگه حرفی ارزشمنده به خاطر نویسنده اش نیست...اصن حالمونو بهم زدن از هدایت و سمیعی و شاملو و سپهری و ...
اصن فهمیدم همون لطیفه های قومیتی و غیر قومیتی بهتر از همه چیه..والا...حداقل خیلیاشون به حقیقت نزدیکن.خیلی ام نزدیکن...
من دیگه هیچ خبری واسه هیشکی نمی فرستم.چون خیلی وقتام اعتمادام منو هم دروغگو کرده ان...نمی خوام دروغگو باشم وحوصله ی عذر خواهی و اشتباه شدم ندارم.

۸ نظر:

مانا گفت...

سلام. یکی از دلایلی که ازین به اصطلاح شبکه های اجتماعی خوشم نمیاد همین موضوعه
سواد تولید مطلب نداریم ولی از صدقه سری این نرم افزارهای مفتکی همه شدن یه پا نویسنده فیلسوف عارف دانشمند روانشناس جالبه حتی اگه واسه شون ثابت کنی که مطلبشون مستند نیس کمتر کسی از پذیرش اون استقبال می کنه انگار یه جورایی همه بیشتر دوست دارن دروغ و اغراق بشنوند
و بدتر این که همه منتقدن ولی می بینی همون شخص خودش همون مسایل رو به همون شیوه که بهش نقد داره عمل می کنه
و جالبه با این که روز به روز سرعت و کمیت مطالب و حرف های خوبی که منتقل میشه بیشتر میشه به همون اندازه از انسانیت و معرفت و خوبی و احترام به همدیگه و حال خوش و ...دورتر و دورتر میشیم
ببخش اگه بی ربط نوشتم

مانا گفت...

دوباره سلام.
شاید بدبینانه باشه ولی راستش من نه به رسانه ها باور دارم نه به مردم در هیچ موردی همه شون اولا موضوعاتی رو گزینش می کنن و بش می پردازن که باب میل و شاید منفعت خودشونه و ثانیا همیشه نوعی افراط و تفریط در نحوه بیان و نمایشش وجود داره
همیشه هم برام سواله که کی از روز اول تعیین کرده که مثلا فلان خبرها فقط باید منتشر بشه این همه تو دنیا تو کوچه پس کوچه ها این همه رویا و...کی تعیین می کنه که کدومش از همه بیشتر ارزش انتشار دارن

ولش کن دارم هذیون می گم

مانا گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
Bita گفت...

مانا س....لام!(بلدی این سلام رو با دیوونه بازی کسی که ازت دوره و دلش واست تنگه بخونی؟)
ببین اول بهت باید یه مدال بدم .ببین چی شده که یه چیزی نوشتی!
همه اش درست بود...خیلی خوب گفتی...اگه اینا رو تو تلگرام نوشته بودی الآن برات کلی دست زده بودم (:
تو باهوشی...میگی پس هرگز نصبشون نمی کنم...من خنگم...هی یقه ی این و اون رو میگیرم چونه می زنم بعد می گم وا ...اینکه اصلا هیچی حالیش نمیشه...اینهمه وقت و چشم واسه چی گذاشتی؟اما با این وجود چون کودنم نا امید نمیشم...و چون وقتی می نویسم رو در بایستی ندارم(برعکس حرف زدن)دوباره حمله می کنم و دوباره.
کاش منم هوش تو رو داشتم...
حالا که ندارم ازت یه چیزی می خوام.برام اندازه ی دقیق جنگلهایی که سوختن (فقط در استان ایلام)رو پیدا کنی.چند هکتار؟ الکی نه.تحقیق حسابی می خوام.

Bita گفت...

مانا یه عکس دیگه پیدا کرده ام که من توش نیستم اما تو و غزاله هستید.زود باش دیگه تا برات بفرستم (:

مانا گفت...

سلام. میشه به جی میلم بفرستی. ممنون

مانا گفت...

در مورد جنگلا بیتا جان فکر نکن فقط همین یه بار بوده یا این که همین دفعه هم فقط یه جا نبود مناطق مختلف درگیر این موضوع بودن نمی دونم اصلا میشه واقعا به آمار دقیق دست پیدا کرد یا نه (جریان نحوه آمارسازی!رو که بهت گفته بودم )چیزی که بدتر از آتیش سوزیه گرد و خاک شدیدی که روز به روز بدتر میشه و کمترین بازتابی در رسانه ها و اخبار و تصمیم گیری ها نداره گرد و خاک رو که دیگه هروز با چشمام که مدام عفونت می کنه با گلو که هرچی با آب نمک قرقره می کنی اثری نداره با پوست خشک شده که هر چی چرب می کنه فایده نداره با خاک روی میز که هر لحظه که با دستمال می کشی روش خاک قرمز و قهوه ای و سیاهش بهت یادآوری می کنه که چه میزان نوش جان کردی
جنگلا و مردم ایلام سالهاست که زیر خاک مدفون شدن نیازی به اتیش بازی نیس

مانا گفت...

سلام." آن چه اصل است از دیده پنهان است" این بود جمله ای که تو شازده کوچولو بود؟ اینو به عنوان یه اصل باید تو زندگی پذیرفت و به یاد داشت من که خودم شدیدا بهش اعتقاد دارم.