۱۳۹۱ آذر ۷, سه‌شنبه

ice age

.....
تویه روز سرد زمستونی
میخواستم بیام پیشت تا تو بدونی
تو رو پیدا نکردم
رامو گم کردم
یه هو اونجا سیدودیدم
گفتم "سید"! تو خانومم رو ندیدی؟
نه
"مندی" تو چی تو هم اونو ندیدی؟
نه
فقط یه سنجابو دیدیم که دستش یه بلووووط بوووووووود
اینجا کجاست؟عصر یخبندونه
خب به من چه؟-.........ه
این چی میگه ؟-هیشکی نمیدونه
چه قدر سرده! -احمق زمستونه
چه جای سردی مث اواخر حرارت قلبته
چه جای پرتی یکی نیس یه جواب کامل بده
آخر یه بار یه ردپا بذار به جا از خودت
چون اینجا هر کی هست به پیدا کردن عشق خودش
الی ومندی سیدو دیه گو
بلوط و سنجابه خو فقط منم که دور از تو
من اینجا میشینم منتظر تو
ایس ایج....ااا
اینجا کجاس.......ه
.......
اینجا خیلی خوبه چون هیشکی تنها نیست
اینجا همه شادن چون جای ماها نیست
باید تنها نباشی
حتی توی نقاشی
ببین من تنهام اینجا روبا گریه کردم آب پاشی
پس بیا پیشم عزیزم
درسته دیر رسیدم
بیا برگرد خونه.....ه
این چند روزه وسط یکی از کلیپای مزخرف پرشن تون یه جمله های عجیبی میشنیدم.امروز با کلی دردسر پیداش کردم و یه عالمه شنیدیمش.خیلی  دوستش داشتم.

هیچ نظری موجود نیست: