۱۳۹۲ مرداد ۱۳, یکشنبه

172

اون وقتا که صدام رفت پی کارش و مردم عراق ذوق زده بودن برام عجیب بود که اینا که خودشون صدام رو ننداختن بیرون که ؛اینهمه خوشحالی شون چیه پس؟!
      حالا اما خودم بعد از اینکه طرف 8 سال پاشو گذاشت رو گلوی مملکت نیمه رمق طفلکیمون وهیچکسی نه مردم ونه حتی مجلس بی خاصیتم که فهمید باید جلوشو گرفت،نتونست بزندش کنار،وهر چی تونست خراب کرد و خراب کرد و خراب کرد ،خوشحالم که داره گورشو گم میکنه...
      تازه با اینکه آنچنان امیدی هم به آینده نیست و بانگرانی مشغول این شدیم که آیا "اجازه" میدن کاری انجام بشه و یه دو قطره آب تو گلوی مملکت کبود شده ریخته بشه ،بازم خوشحالم....
      من می دونم که هیچی خوب نیست .....لابد بقیه هم همین حس رو دارن.....اما دیگه ا.ن نکبت رییس جمهورنیست...واین جشن گرفتن داره....من که خوشحالم...توهینم میکنم...میدونمم که توهین نشونهء ضعفه....حتی فرمول "میشد من به جای تو باشم..."هم جواب نمی ده....


(هیچ درست نیست که ا.ن هیچکاره اس؛  حالا که فهمیدم تو تعطیلی سلام دخالت داشته،دیگه باور نمی کنم."بلایی" که سر اصلاح طلبا اومد هم زیر سر خودش بود....آقای بابا میگه اونا خودشون مقصر بوده ان...نتونستن درست برنامه ریزی کنن.قدرت طلب بودن...و....و....و......من میگم این فرق داره...نتیجه اشتباه اونا این بود که رای نیارن یا هر چی....منظور من از "بلا" ،شکنجه و زندان و خفقان و ....بود برای کسی مثل جلایی پور...این جنایت بود نه سیاست.

امروز یه روز دیگه اس...

پی نوشت:"ب" میگه بعضیا هوش هیجانی ندارن ....یعنی احساساتشونو کنترل نمی کنن...لابد مث نویسندهء متن بالا که وقت خوشحالی ناسزا میگه....اونم خوشحالی در این حد و اندازه!(چی بهتر از این که دیگه نمیاد تو تلویزیون نمایش راه بندازه...امیدوارم)
یا شاید ربطی به هوش نداره و مربوط به اینه که آقا بالا سرا اجازهء برخورد هوشمندانه و مودبانه و متمدانه رو بهش نداده ان

هیچ نظری موجود نیست: