۱۳۹۲ مرداد ۲۸, دوشنبه

180

دلم برای zn خیلی تنگ شده...آدما نباید(خوب نیست) یهو گم بشن ...بی هیچ نشونه ای...مث znیا مث مانا...
حتی اونایی که دوستشون ندارم نباید(خوب نیست این جوری...مث بابای...چی بود اسمش؟اسم اون دختر کوچولوی خوشگلو یادم رفته؟..فک کنم با یه میم شروع میشد(طبق معمول)
یه آقایی بود اسمش ادوارد آلبی ،یه چیزی تو این مایه ها...یه بار چنان عصبانی شد که من گفته بودم "باید"،که ...
آخر گفتم اون راس میگه و سعی می کنم دیگه نگم...ولی انگار سعی ام نتیجه نداده حالا  درستش می کنم


"miss my bicycle! Oh summer where did you..."

چقدر دنبال این گشتم.عکسشم آخر پیدا نکردم...کجایی زهرا؟امروز چند تا ازنوشته های کوچیکت رو با دست خط خودت می خوندم،...



tnx alot!
U too.Oh! khube adam in tori tarafdaraye nahofte dashte bashe! merc
ajaba!
khhh!

هیچ نظری موجود نیست: