۱۳۹۲ آذر ۱۳, چهارشنبه

247

تو آدمِ منطقی و من آدمِ بی منطقی(نمی گم آدمِ احساس که ...نمی گم دیگه)...
   از آدمای منطق فرار می کنم .چون با اینکه می دونم که اونا درستن ،ولی نمی تونم مث اونا باشم.یه جوری ازشون خجالت می کشم.تو درستتری ولی من باید باهات خداحافظی کنم.پس دوستم!یه چایی کوچولو دیگه پیشت می خورم و میرم...
****
پ.ن:
چاییت مزهءمنطق می داد...خوب و سالم...کمرنگ بود و...راجع به مزه،...راستش مزهء غلیظشو ترجیح میدم.حتی اگه تلخ باشه....اونم تو این بارون شدید پاییزی...
حالا دیگه....

هیچ نظری موجود نیست: