۱۳۹۸ فروردین ۱۲, دوشنبه

مرض های جدید

صدای یه سوت ممتد و تیز می شنوم.با انگشتام گوشامو محکم می گیرم.اما می فهمم اون صدا از داخل سرمه.جالبه.برا اولین باره که  با مغزم میشنوم نه گوشام.

                 ************
صداهه ول کن نیس.میرم دکتر.قطره و قرص و جرم گیری و تعطیلی گوش پاک کن و کوفت و...اما هنوز صداهه هست ...

                *************
سر درد لعنتی ول کن نیس.همه کار کردم که خوب شه،نمیشه.میرم یه پفک می خرم ،همونجا تو ماشین باز می کنم و شروع میکنم به خوردن.بوی این ماشین سر دردو بیشتر میکنه.نمی دونم چرا هیچکس بوشو نمی فهمه.خیلی تنده.بارون میاد و هوا سرده.بخاری رو روشن می کنم و هرچهار شیشه رو میدم پایین(زیاد اثر نداره.طراحیش جوریه که باد اصلا به صورت کسی که رو صندلی جلوئه نمیخوره،مجبورم برگردم خونه) و با ولع پفک می خورم.جویدن سردردو بیشتر میکنه بگذریم که نگهداشتنش و آب شدنش تو دهن خیلی دلچسبتره.اما باید این سر درده خوب شه.میرسم خونه.پفک دومی ام نصفه خوردم اما باز سر درد هست.بهتر شد ولی هست...میرم تو وان آب گرم ،اگه این دفعه ام خوب نشد ،میرم درمونگاه...به لیلی ام نمیگم.یواشکی...وقتی خوابید .....دفترچه امو برمیدارم و کلید.....
خوب شدم...مرسی آب ،مرسی پفک...

                    **********
   اول دوچرخه،بعدشم دوچرخه،آخرم که طناب ...اینم آخرش...



هیچ نظری موجود نیست: