۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه



[Forwarded from Kimia Gh]
یه چیزی امشب برام جالب بود.من تنها بودم.تلویزیونو روشن کردم اصن نمی دونم چه جوری کانالا دو سه تایی اشتباهی رد شد رفت رو پی ام سی...اصن این کانال رو نمیبینیم هیچوقت.این ترانه همون لحظه شروع شد و انقدر خوشم اومد که تموم که شد خاموش کردم تلویزیونو که هیچی دیگه نشنوم بعدم رفتم تو اینترنت پیداش کردم و اولم فرستادم اینجا و شد این شب نشینی دلچسبی که خودش خاطره شد...

و هنوزم تموم نمیشه دیشب و بهار و خاله....

هیچ نظری موجود نیست: