۱۳۹۲ مهر ۱۷, چهارشنبه

216

«شما چرا نمی خندید آقا؟ بخندید،وبه ما نشان بدهید که جناب عقل،لباسی از شادمانی به تن دارد.»
(آخرین سطر از آخرین نامهءمحمد عزیز به....تا اینجا)

فکر می کنم در حال حاضر ،کامل ترین آدم روی زمینه و عجیبه که دوستش دارم اینهمه (کامل ها رو دوستشون ندارم)
روحم اغراق میکنه ،اما نه از نوع باب اسفنجیش...یه کم

هیچ نظری موجود نیست: